ستار دهقاني، رئيس گروه برنامه ريزي ،توسعه و حمايت از شركتهاي تعاوني توليد روستايي
به دنبال فروپاشي نظام هاي بهرهبرداري سنتي كشاورزي بعداز اصلاحات ارضي 1341، نظامهاي نوين بهرهبرداري همچون كشت و صنعت ها، شركتهاي سهامي زراعي و شركتهاي تعاوني توليد روستايي پا به عرصه ظهور گذاشتند. با انقلاب اسلامي بسياري از اين واحدها از بين رفتند، اما شركتهاي تعاوني توليد روستايي پايداري بيشتري از خود نشان دادند كه از عوامل پايداري آنها ميتوان، توجه به اصل مالكيت فردي و شيوه مديريت را نام برد.
مديريت در شركتهاي تعاوني توليد شامل سه ركن: مجمع عمومي صاحبان اراضي، هيئت مديره و بازرسان و مديرعامل است. مديريت در اين شركتها به دليل بافت و شرايط مردمي و اجتماعي از پيچيدگيها و ويژگيهاي خاصي برخوردار است. اين ويژگيها ايجاب ميكند كه در كار ساماندهي مديريت در تعاونيهاي توليد روستايي و همسويي آن در جهت ارتقاي سطح مديرت در جامعه روستايي و تربيت مديران مجرب در اجتماع محلي نيز اقداماتی انجام شود.
مديريت در اين واحدها داراي اهداف عملياتي شامل: حفظ حيات تاعوني و ايجاد موقعيتهاي بهينه براي گرداندن تعاوني است. در ضمن مديريت اين واحدها داراي وظايفي به شرح ذيل هستند كه انجام آن زمینه تضمين موفقيت واحد را فراهم ميکند. برقراري پلهاي ارتباطي با اعضا، شناخت منابع بالفعل و بالقوه حوزه فعاليت ،تسهيل كار و فعاليت براي اعضا،جلب مشاركت اعضا در اجراي برنامههاي زير بنايي نظير تجهيز و نوسازي اراضي ، تهيه و توزيع نهادههاي كشاورزي، نياز سنجي هر مرحله از فعاليتهاي زراعي، آموزش و ترويج، بازاريابي محصولات و…
بعد از اصلاحات ارضي و فروپاشي نظامهاي بهره برداري سنتي در زمينه ايجاد سازمانهاي نوين در مناطق روستايي كه بتواند امكان برنامهريزي و اعمال مديريت مناسب در امر توليد كشاورزي را به وجود آورد، كوشش زیادی شد. ايجاد كشت و صنعتها، شركتهاي سهامي زراعي و شركتهاي تعاوني توليد روستايي از جمله اين كوششها بود.در مقطع انقلاب اسلامي بسياري از اين واحدها دچار فروپاشي شدند. اما در اين ميان شركتهاي تعاوني توليد روستايي پايداري بيشتري از خود نشان دادند. بررسيهاي بعدي نشان داد كه يكي از عوامل مهم پايداري توجه نسبي به اصل مالكيت فردي كشاورزان در نظام تعاوني توليد در مقايسه با ديگر نظامها بوده است. از ديگر عوامل مؤثر، نحوه اداره امور اين شركتها بود كه به لحاظ اهميت مديريت و نقش آن در تداوم و بقاي سازمانها اين نوشتار به موضوع مديريت و نقش آن در شركتهاي تعاوني توليد روستايي به صورت اختصار پرداخته است.
نحوه شكلگيري شركتهاي تعاوني توليد روستايي
شركتهاي تعاوني توليد روستايي در مناطق مختلف كشور معمولا با بررسي كامل كارشناسان كشاورزي از ظرفيتهاي توليد كشاورزي روستاها و ترويج و تشويق بهره برداران آن روستاها به ايجاد تعاوني و مطالعه امكانسنجي، مقدمات تشكيل تعاوني فراهم ميشود. بنابراين در شکلگیری اين شركتها جنبه دو گانهاي از تمايل بهرهبرداران و ترويج و تشويق مسئولان ذيربط دخالت دارد.
پس از موافقت بيشتر بهرهبرداران مناطق پيشنهادي با تشكيل تعاوني و جواب مثبت مطالعه امكان سنجي و پرداخت حق عضويت مراحل قانوني تشكيل تعاوني انجام میشود.
مديريت در شركتهاي تعاوني توليد روستايي
اداره امور شركتهاي تعاوني توليد روستايي توسط سه ركن: مجمع عمومي بهرهبرداران كشاورزي صاحب اراضي، هيآت مديره و بازرسان و مدير عامل انجام ميشود. مجمع عمومي بالاترين مرجع تصميمگيري در شركت بوده و متشكل از كليه اعضاي شركت تعاوني توليد است كه هيات مديره و بازرسان را براي مديريت اجرايي شركت انتخاب ميكنند. هيات مديره نيز يك نفر را به عنوان مدير عامل انتخاب ميكند. به اين منظور مسئولان سازمان تعاوني روستايي استان سه نفر كارشناس مرتبط را به هيات مديره معرفي ميکنند و هيات مديره يك نفر از این افراد را به عنوان مدير عامل انتخاب ميكند.
نقش مديريت در شركت تعاوني توليد روستايي
به جرأت ميتوان گفت كه مديريت مهمترين عامل در توفيق شركتهاي تعاوني توليد است. هر چند عوامل متعددي در سازندگي و موفقيت شركتهاي تعاوني توليد نقش دارند، ولي همان عوامل بدون به كارگيري روشهاي علمي و صحيح مديريت موفق نخواهد بود. (ارجمندي،1376).
مديريت در اين شركتها به دليل بافت و شرايط ويژه مردمي و اجتماعي و ساختار خاص اينگونه شركتها از پيچيدگيها و ظرافتهاي خاصي برخوردار است. اين ويژگيها موجب ميشوند كه نتوان روشهاي مديريت را همانند بسياري از واحدهاي ديگر صورتبندي و اجرا كرد. شرايط خاص جغرافيايي، روحيات و آداب و رسوم روستاييان و كشاورزان در مناطق گوناگون، روشهاي مخصوص به خود را در نحوه مديريت اين شركتها طلب ميكند. از آنجايي كه مديريت در اين شركتها فردي نبوده و در حقيقت به صورت جمعي و متشكل از هيات مديره و مديرعامل است، بنا براين پيچيدگيهاي درخور توجهي را در كار ساماندهي مديريت در اين نوع تعاونيها بايد مورد توجه قرار داد كه مهمترين آن از اين قرار است:
الف-منحصر نبودن مديريت در اين شركتها به خدمات توليد و شمول آن بر فرايند توليد كشاورزي
ب- عدم تطابق و گاه حتي تعارض مديريت جمعي توليد، ارزشهاي حاكم بر جامعه روستايي كه نتيجه فقدان امنيت تاريخي و نبود تضمين استمرار بهرهبرداري كشاورزي است كه در فرايندي تاريخي به تشديد گرايش به مشخص كردن، برجسته كردن، جداكردن و نيز غير قابل تعرض كردن مالكيت ارضي در بين دهقانان منجر شده است كه به نوبه خود ظرافتهاي خاصي را در كار مديريت تعاونيهاي توليد طلب ميكند.
ج- نبود پارهاي قابليتها و تواناييهاي لازم براي اداره امور جمعي و مديريت گروهي كه حتي در صورت وجود اعتماد و تمايل به مديريت مشترك واحد بهره برداري، اعمال اين نوع مديرت را دشوار ميکند.
د- عدم آگاهي كامل و كافي از مزيت هاي توليد در قالب تعاونيها، اين شيوه در حاليكه داراي مزايا و منافعي براي توليدكنندگان در مقايسه با شيوه توليد فردي است، واجد محدوديتهايي نيز هست. عدم اطلاع از مزايا، به طور طبع محدوديتها و موانع كار را برجسته خواهد ساخت و مانع از مشاركت واقعي وسازنده در چنين تشكلهايي خواهد شد.(گشايشي 1369)
اين ويژگيها ايجاب ميكند كه در كار ساماندهي مديريت در تعاونيهاي توليد روستايي و همسوي با آن در جهت ارتقاي سطح مديريت در جامعه روستايي و تربيت مديران مجرب در اجتماع محلي نيز اقدام شود. به سخن ديگر مديريت اين نوع شركتها نكته سنجي و ژرف نگريهاي بهخصوصي را طلب ميکند. با توجه به اينكه در اين شركتها عمليات اجرايي توسط خود كشاورزان كه تعدادي از آنها هيآت مديره را تشكيل ميدهند، صورت ميگيرد و در نتيجه مدير عامل لزوما بايد در برنامهريزي امور شركت و در اتخاذ تصميمها به وسيله هيآت مديره مشاركت فعال داشته باشد.
براين اساس مدير عامل در شركتهاي تعاوني توليد روستايي بايد با بهكارگيري روشهاي خاص و با شناخت كامل روحيات متفاوت تك تك اعضاي هيأت مديره، توانايي ايجاد هماهنگي و همفكري لازم بين آنان از يك طرف و بين خود و آنان از سوی ديگر را داشته باشد. با اتخاذ روشهاي حساب شده و برخوردهاي معقولانه كه با توجه خصوصيات فرد فرد اعضاي هيأت مديره انتخاب میشود، شركت را درجهت صحيح هدايت كرده و موجبات تحقق اهداف آن را فراهم سازد.
اهداف عملياتي مديريت شركتهاي تعاوني توليد
مديران، مسئولان عمليات واحد تعاوني خود هستند. بنابراين به نظام اهداف عملياتي براي تقويت اساس عملياتي در جهت ارتقاي وضعيت كشاورزان علاقمند هستند. مي توان گفت كه يكي از وظايف مديران بهكارگيري برخي تواناييهاي ويژه خود در فرايند پيريزي نظام اهداف عملياتي است تا سازمان خودياري به بيشترين اهداف خود در راستاي منافع اعضا برسد.
حفظ حيات تعاوني
در چارچوب نظام اهداف عملياتي، حفظ حيات عملياتي بيشترين اولويت را دارد. براي رسيدن به اين هدف، مديريت بايد به موارد زير بيشتر توجه كند.
1) ايجاد ذخائر مالي
نتايج عملياتي يك واحد و نيز واحدهاي تعاوني را تا حدي مخاطرههاي معيني كه خارج از كنترل مديريت است، تعيين مي كند. براي غلبه بر اعمال نفوذهاي مخل بايد از پيش، احتياطهايي را در نظر گرفت. واحدي كه از نظر مالي ضعيف است، به راحتي در مواجهه با عوامل منفي از پا در خواهد آمد. درحالي كه واحد قويتر ميتواند در مقابل همان بحران پايداري كند. ايجاد ذخائر مالي به عنوان ستون فقرات تعاوني ضرورت دارد.
2) تعهدات مشترك اعضاي تعاوني
تلاش مديريت براي تامين حيات عملياتي يك واحد تعاوني ممكن است شامل تعهدات مشترك اعضا نيز شود. اين كار ممكن است ابزار ديگري براي امنيت واحد اشتراكي باشد. اين تعهدات مشترك به شكل كمك متقابل است. گروه براي افراد و نيز براي كل سازمان ضمانت را به عهده ميگيرد. تحقق تعهدات مشترك به پيش شرطهاي گوناگوني بستگي دارد. ازجمله انسجام گروه، ساختار اقتصادي و اجتماعي در تعاوني و نظام حقوق اراضي.
3) اتحاد اعضا براي همكاري با واحد تعاوني
ميتوان از طريق ايجاد ارتباط هر چه بيشتر كشاورزان عضو و عمليات آنان با واحد تعاوني حيات واحد اشتراكي راتقويت كرد. اين كار در گرو آن است كه واحد اشتراكي در زمينههايي فعاليت كند كه اعضا به آنها نياز دارند و نيز در جايي كه خدمات به صورت رقابتي به اعضا ارائه مي شود و استفاده از اين خدمات نسبت به خدمات تاجران خصوصي، داراي مزايايي است.
4) كاستن و سر شكن كردن مخاطرههاي عملياتي
الف: كاهش برخي فعاليتهاي پر مخاطره يا پرهيز ازآنها
ب: اجام يك يا چند فعاليت امنيتي جديد(در زمينه بازاريابي محصول و .. )
ايجاد موقعيت بهينه براي گرداندن واحد تعاوني
تلاشهاي مديريت يك واحد تعاوني در جهت ارتقاي اعضا،علاقه آنها براي ايجاد شرايط عمليات بهينه در واحد تعاوني را در بر ميگيرد. سياستهاي تعاوني بر زمينههايي چون موارد زير متمركز است.
1) اندازه بهينه واحد اشتراكي
اندازه بهينه يك واحد تعاوني ،اندازهاي است كه پايينترين هزينه را در ازاي هر واحد عملكرد در برداشته باشد.
2) بهكارگيري بهينه واحد اشتراكي
به نفع مديريت است كه كاركردهاي مختلف را در مقاطع زماني متفاوت به انجام رساند. با ان هدف كه از ظرفيت كامل واحد استفاده بهينه به عمل آيد.
3) ساختار بهينه واحد اشتراكي
اساس كار نيل به بالاترين سطوح اهداف است. مديريت ،به عنوان نهاد مسئول كارايي تعاوني، بايد بر معيارهاي موفقيت تعاوني تأكيد كند.
4) استخدام بهينه كاركنان
استخدام كاركنان واجد شرايط با حقوق مكفي ممكن است مقرون به صرفهتر از استخدام كاركنان بي صلاحيت با حقوق كم باشد.
5) ايجاد موقعيت مسقل براي مديريت
در شركتهاي تعاوني روستايي لازم است تا حد امكان مديران واجد شرايط داراي حق تصميمگيري در زمينههاي مختلف عملياتي باشند. مديريت بايد سالانه در يك اجلاس عمومي به توجيه و پاسخگويي در مورد تصميمهاي خويش بپردازد.
وظايف مدير عامل در شركتهاي تعاوني توليد
مدير عامل با استفاده از نظرات كارشناسان و اعضاي هيأت مديره شركت برنامه زمانبندي كار خود را تهيه ميكند تا بتوانداز امكانات و منابع فراهم شده به نحوي مطلوب و منعقول استفاده كند. با توجه به گوناگوني فعاليتها در شركت تعاوني توليد بايد وظايف را طبقهبندي کرد تا مدير عامل بر اساس اولويت و شاخصهاي موجود در شركت برنامه كار خود را تنظيم كند. (نظام بهره برداري فارس1377)
1 ) نخستين فعاليت مديرعامل بر قراري پلهاي ارتباطي با اعضاي شركت در روستا به منظور تقويت روحيه تعاوني و انگيزش و اعتماد و ايجاد محيطي آكنده از روابط صميمي، دوستي، حسن نيت و احترام متقابل است. (سجاديان 1369)
2 ) شناخت منابع بالفعل و بالقوه حوزه فعاليت شركت تعاوني توليد. به عبارت ديگر شناسايي منابع آب وخاك و شرايط اقليمي كه پس از آن شاخصهاي عمده و مؤثر اقتصادي تعيين ميشود. مديرعامل با مشورت و تشكيل جلسات فني با كارشناسان شهرستان و اعضاي هيأت مديره و با نگرش كارشناسي برنامه فعاليتهاي زيربنايي را در مقاطع زماني كوتاه يا ميان مدت تنظيم كند. مهمترين فعاليتهاي زيربنايي شامل:
تجهيز و نوسازي، يكپاچهسازي و قطعهبندي اراضي، بهسازي منابع آب، زهكشي اراضي و…
3 )يكي از اهداف مهم تعاونيهاي توليد افزايش توليد محصولات كشاورزي و انتخاب تركيب زراعي با رعايت شرايط اقليمي و محدوديتهاي آب وخاك منطقه است. به عبارت ديگر مديرعامل پس از بررسي و شناسايي الگوي كشت رايج در حوزه عمل شركت، ترتيبي اتخاذ كند كه با مشورت و هماهنگي با كارشناسان مديريت كشاورزي شهرستان و اطلاع از سياستهاي وزارت كشاورزي با تشكيل جلسات مكرر با اعضاي شركت تعاوني توليد بخصوص هيأت مديره، الگوي كشت مطلوب و منطقي انتخاب كند. براي تحقيق اين هدف بايد مدير عامل با صدور دفترچه عضويت و ثبت مشخصات زراعي هريك از اعضا قبل از آغاز سال زراعي در دفتر زراعت اقدام كند. (اشراقي1369)
4 ) تسهيل كار با اعضا، به عبارت ديگر فراهم كردن زمينه مناسب براي اعضا در جهت اعمال مديريت صحيح در مزرعه، ايجاد آرامش و روحيه علاقمندي به كار و توسعه فرهنگ كار به عنوان يك ارزش در وجود اعضا يك امر ضروري به نظر ميرسد. براي دستيابی به موارد فوق، مدير عامل بايد فعاليتهاي مشروحه ذيل را انجام دهد:
الف- ايجاد واحد مكانيزاسيون فعال از طريق خريد ماشين آلات توسط شركت يا با استفاده از رانندگان حرفه اي شاغل در حوزه شركت
ب- تهيه و توزيع نهاده هاي كشاورزي از قبيل كودهاي شيميايي، بذور و سموم كشاورزي
ج- نياز سنجي هر مرحله از فعاليتهاي زراعي (كاشت،داشت و برداشت) بايد توسط مدير عامل تعيين و نسبت به تهيه آن اقدام کند(اثني عشر)
5 )آموزش ،ترويج و تحقيق:
يكي از وظايف مهمي كه مدير عامل بايد روي آن سرمايهگذاري كند،آموزش و ترويج يافتههاي جديد علمي در جهت افزايش دانش و آگاهي اعضاي تعاوني به منظور بهرهوري صحيح از منابع موجود و انتقال از كشاورزي سنتي به كشاورزي علمي است و در اين راستا بايد فعاليتهاي زير را انجام دهد:
الف- دعوت از كارشناسان ترويج و محققان استان و شهرستان براي برگزاري كلاسهاي ترويجي اعضا شركت و ارايه مطالب مورد نياز آنها
ب- پخش فيلمهاي آموزشي در محل شركت يا در مساجد روستا
پ- توزيع نشريات و اطلاعيههاي ترويجي بين اعضا شركت
ج- حضور مداوم مدير عامل در مزرعه و ايجاد مزارع ترويجي و اجراي برنامههاي وزارت جهاد كشاورزي
6 ) بازاريابي محصولات كشاورزي: مدير عامل با تدارك برنامه هاي بازاريابي و بازرگاني از طريق مشاورزه با كارشناسان مربوطه با ايجاد پل ارتباطي بين كشاورزان و بازار، از حضور دلالان و واسطه گران جلوگيري كرده و منافع حاصله به تعاوني و كشاورزان خواهد رسيد. (تاجداري1369)
7 ) فعاليتهاي جنبي : مدير عامل بايد توسعه فعاليتهاي جنبي شركت را با در نظر گرفتن خصوصيت شركت و رضايت اعضا تدوين كند. (وظيفه دان1369)
8 ) اعتبارات و منبع مالي : مدير عامل با تهيه طرحهاي عمراني مورد نياز شركت و تصويب آن توسط هيأت مديره ،بايد آمادگي جذب هر گونه اعتبارات را داشته باشد.
9 ) فرايند تصميم گيري: تصميمگيري در شركت جمعي است. بنابراين مدير عامل بايد اعضا هيأت مديره را در فرايند تصميمگيري سهيم كند.
10 ) اداره شركت: به منظور اداره سالم و موفق شركت مدير عامل بايد امور مالي و حسابداري شركت را با اصول صحيح حسابداري انجام دهد. معاملات از طريق حساب بانكي شركت صورت گرفته و از مبادلات نقدي تا حد امكان خودداري شود. تهيه و ارايه ترازنامه سالنه از وظايف مديرعامل است.
منابع:
- ارجمندي ،رضا و همكاران .1376″گزارش گروه كار تعاوني هاي توليد روستايي”.مؤسسه پژوهش ها،برنامه ريزي اقتصاد كشاورزي
- اشراقي،منصور.1369″جايگاه مناسب شركتهاي سهامي زراعي و تعاونيهاي توليد روستايي در نظام بهره برداري كشاورزي ايران”دومين سمينار مشترك،كرمان
- آثني عشر،محمد.1369″نقش شركتهاي تعاوني توليد و سهامي زراعي در كاربرد عوامل توليد”نشريه فلاحت ايران شماره 125
- سجاديان،محمدعلي.1369″بررسي مسئله مديريت و تشكيلات تعاوني توليد روستايي”دومين سمينار مشترك،كرمان
- كوهن،يوهانس .1998″سازمان تعاوني براي توسعه روستايي ،جنبه هاي سازماني و مديريتي ” ترجمه نغزگوي كهن،1379جهادسازندگي.
- گشايشي ،مصطفي.1369″نقش مديريت در اداره شركتهاي سهامي زراعي و تعاوني هاي توليد روستايي” دومين سمينار مشترك ،كرمان
- وظيفه دان ،احمد.1369.”مسئله اشتغال در واحدهاي كشاورزيو درجه اهميت آن”دومين سمينار مشترك،كرمان
- نظام بهره برداري فارس،1377.”پيام به مديران عامل”شماره2